سلام.سوری هستم.اینجا از خاطرات و اتفاقات جالب زندگیم مینویسم.ازونجاییکه بلاگفا امکاناتش محدود بود، این وبلاگ جدید رو ساختم.آدرس قبلیمwww.jidman.blogfa.com
سلااام به دوستای گلم.چقدر اینجا خاک گرفته بود به خودش.چقدر دلم تنگ شده بود برا اینجا.
من برگشتم با کلی اتفاقای بزرگ و کوچیک.
این مدت واقعا حس و حال نوشتن نداشتم ولی به همه سر میزدم.فکر کنم الان یه کوچولو حسم داره میاد برا نوشتن.ولی بر خلاف میلم مجبورم که زین پس رمزی بنویسم.اما رمز به هر کسی که بخواد تقدیم میشه.
این پست صرفا جهت اطلاع رسانی از خودم میباشد و هیچ ارزش قانونی دیگری ندارد
سلام به همه دوستای گلم که به یادم بودن.ببخشید بابت این مدت غیبتم.هم اینکه حس نوشتن نداشتم و هم اینکه سخت مشغول اسباب کشی به خونه جدید هستیم.اوضاع خونمون الان دیدنیه.مامانم و مامان پوری میخواستن بیان کمک که من اوضاع رو خیلی عادی و شیک و مجلسی جلوه دادم و منصرفشون کردم.نخواستم بهشون زحمت بدم.اینارو گفتم که فداکاریمو ثابت کنم.الانم یه وقتی این وسطا پیدا کردم که براتون بنویسم.دیگه چه جوری بگم فداکارم آخه.سر فرصت میام و مینویسم.باز هم ممنونم از همتون.دوستتون دارم.
مثلا وقتی آدم مریض بشه و دلش سوپ مامان پز بخواد ولی کیلومتر ها با مامانش فاصله داشته باشه باید چیکار کنه?
هیچی....دو حالت داره،یا باید زودی خوب بشه تا کلا نیاز به سوپ مامان پز نداشته باشه و یا باید به سوپ بیرون پز اکتفا کنه.
دیرو حالم بد بود.بدنم کوفته بود به اضافه سر درد و گلو درد.دلم سوپ مامان پز میخواست ولی نمیشد.از گزینه اول استفاده کردم.زود خوب شدم تا حال و هوای سوپ مامان پز از سرم بپره.الانم خوبم.بهترم یعنی.اصلا مریضی بدون سوپ مامان پز که معنی نداره.
به پوری چند تا چیز میگم که داره میاد خونه بخره.زنگ میزنه، درو که باز میکنم یهو یه زنبیل میگیره جلوم بعد میگه سلام خوااااهر.....بفرماااا...رفتم خرید.
قیافه من:
میگم اینو از کجا آوردی?
میگه سر راه که داشتم میومدم یه آقایی ازینا میفروخت، خریدم ازش بعد باهاش رفتم خرید.دو تا کلاه حصیری هم خریدم.
فکر کنم افق و اینا دیگه ظرفیت نداشته باشه من برم اونجا محو شم.اینم عکس نامبرده.
بیب بیب هورررراااااا.......
تو پست قبل از سرزمین عجایبی ها بد گفتم حالا میخوام یکم ازشون تعریف کنم.جونم براتون بگه که امروز تو سرزمین عجایب جشنواره بهترین ها از دو ریختنی ها بود.از قبل باید ثبت نام میکردیم و امروزوآثارمونو میبردیم تا داورا قضاوت کنن و برنده رو انتخاب کنن،پوری جان منم که کلا آدم خلاقیه و از مجردی تا حالا کلی ازین آثار خلاقانه داشت.همه رو به کمک هم جمع کردیمو گذاشتیم رو کولمونو بردیم گذاشتیم تو نمایشگاه.امروز هم مراسم بود و 5 نفرو انتخاب کردن که پوری نفر اول شد اون وسطیه پوریه.منم هی قیافم اینجوری بودآورین پوری آورین پوری،اصلا من عاشق سرزمین عجایبی ها شدم امروز.راستی به نفر اول هم یه کارت هدیه دادن به مبلغ 200ت.که صد البته تعلق گرفت به خودم.چقدر میچسبه پولای این مدلیایی واقعا.بفرمایید ادامه مطلب تا عکس کارهای پوری رو ببینید.